GoOshkoOB

 

Mother & Girl

One summer day, when tourists were lining up to enter a stately house, an old gentleman whispered to the person behind him, “Take a look at the little fellow in front of me with the poodle cut and the blue jeans. Is it a boy or a girl!?” “It’s a girl,” came the angry answer. “I ought to know. She’s my daughter.” “Forgive me, sir!” apologized the old fellow. “I never dreamed you were her father.” “I’m not,” said the parent with blue jeans. “I’m her mother!”

مادر و دختر

یک روز تابستانی، وقتی جهانگردان برای وارد شدن به یک خانه با شکوه صف کشیده بودند، یک آقای مسن به آرامی به نفر پشت سر خود گفت: «یک نگاه به کودکی که جلوی من ایستاده و موهایش را مثل سگ های پشمالو آرایش کرده و شلوار جین آبی پوشیده بینداز. معلوم نیست که دختر است یا پسر؟!» شخص مقابل خشمگینانه جواب داد: «آن بچه دختر است. معلوم است که من باید این را بدانم که او دختر است! چون او دختر خود من است.» شخص مسن برای معذرت خواهی گفت: «لطفا مرا ببخشید آقای محترم! من حتی تصورش را هم نمی کردم که شما پدر آن بچه باشید.» شخص عصبانی که شلوار جین آبی هم پوشیده بود گفت: «نه نیستم! من مادر او هستم!»

 

تبصره ( ا نوع ايرونيش !! ) : تو ايران بعضی ا دخترا رو وقتی با آقايون اشتب ميگيرن كه اصالتشون-همون 60بيلاشون !!-رو بلن كرده باشن و بخوان تو گينس خودی نشون بدن و يه ركوردی بزنن تو آئورت !!!!!!!!

نوشته شده در چهار شنبه 25 خرداد 1390برچسب:داستان,داستانک,فارسی,انگلیسی,مادر,دختر,پدر,پسر,,,!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!خلاصه همه چی!,ساعت 10:29 توسط Homa| |

 

(لطفا قبل از خوندن اين تكست دسمال كاغذياتونو آماده كنين ... !)

 *وقتی مردا ( بازم مثه هميشه !! ) با ندونم كاری ، حادثه ساز ميشن ! ( اونم چه حادثه ای ... )

يه بچه ی دو و نيم ساله ی‌ عرب ، تو ماشين باباش خفه شد ...

بابائه ماشينشو كنار در خونه پارك ميكنه ، شيشه هارو ميده بالا و ميره خونه !!! اما بچشو كه رو صندلی عقب خوابش برده ، می فراموشه ... !! ( اون وق من ميگم آی كيو آقايون در حد كولوخه ، بشون بر ميخوره !!! )

بعد از يه ساعت كه برا بيرون اوردن طفل معصوم بر ميگرده ، متوجه ميشه ( خوبه اين يه قلمو فهميد ايشون ! )  بچه از گرما و كمبود اكسيژن خفه شده ...

 

(وقتی آقايون از هر موقعيتی سوء استفاده ميكنن !!)

*نشستن سر سفره ی‌ عقد بجا رفتن پشت ميله های زندون ... !

اشكا و عشخ يه دختر باعث شد كه بجا رفتن پشت ميله های زندون ، بشينه سر سفره ی‌عقد !!! و با افسر مصری كه اونو به جرم سرقت جواهرات باباش بازداش كرده بود ، ازدواج كنه !! ( ازدواج زوری ؟؟؟؟؟؟!؟؟؟؟؟؟ )

مونا جسين ، دختر 23 ساله ، به شكايت باباش ( كه گفته جواهراتشو دزديدن ) تو خونه مورد بازپرسی (!) قرار گرف ! اما هی گريه ميكرد و ميگف‌ :‌من بيگناهم !! من بيگناهم ! ( بايد اين جمله رو - اشك سلاح زنست ! - با طلا نوشت !‌ )

افسر 39 ساله كه دسگيرش كرده بود ، مثه اينكه تحت تاثير صداقت دختر و اشكاش قرار ميگيره !! ( آرررره !! سگ درصد !!! اونم مردای عرب ! ) و اونو تو كلانتری ايمپاپا ، تو شمال قاهره ، از باباش خواسگاری ميكنه !! ( چه هولم بوده يارو !!! ) حالا بابائه تحت تاثير قرار ميگيره و از اون هول تر قبول ميكنه !!! ( اين روزها همه تحت تاثير قرار ميگيرن ... ! )

البت اين داسان يه نموره بدآموزی داش ميدونم ... !

(آقايونی كه زود تحت تاثير قرار ميگيرن ( جو گير ميشن !! ) اين پستو نخونن !!!)

*خودكشی به خاطر نپختن شام ... !

يه مرد هندی كه زنش حاضر نشده بود واسش شام بپزه ، خودشو مثه  ... (!) از پنكه ی سقفی (!) آويزون كرد !!! ( آخه برادر خدا بيامرز ! تو كه تصميم گرفتی خودتو بكشی ، خب اين همه راه با كلاس !! پنكه ی سقفی؟!!؟ هی وای من !!! )

حالا بقيش جالب ترم ميشه ... !!!

پليس دهلی نو گفته : " راب ساروپ" از دس زنش كه بش گفته به جا پختن شام ، سبزی خوردن شامو پاك كرده ، عصبانی شده و بعد از بيرون كردن زنش از خونه ( حالا هی من ميخوام پش سر مــــُرده نحرفما ... !! ) تصميم گرف كه ميدونو واس بقيه خالی كنه !! ( خود كشی !!!!!! )

 

نوشته شده در پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:آقایون,خانوما,فمنیسم,آنتی بوی,داستانک,داستان,ازدواج,خودکشی,مرگ,بچه,ماشین,پلیس,,ساعت 12:8 توسط Homa| |

 

زود تند سریع عرض میکنم که نمیفکریدم تا قبل امتحونا بیام !! ولی از اونجاییکه امروز هم روز مادر بود و هم تولد عشجولیم ! لازم شد بیام و به مامیم و عشخم بتبریکم !!!!!

 

این مخصوص مامی جوووووووووووووووووووووونمه !!!! ع30سم چاکرخاتم !! دو3ت دارم !! مخل3تم به مولا !!! ( از خجالت عشجولیمم بدا در میام !!!!!!!!!!! )

 

نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:پت,مت,تولد,روز,مادر,روز مادر,تبریک,هی وای من,ساعت 17:45 توسط Homa| |


Power By: LoxBlog.Com